Friday, January 28, 2011



سقوط‌های زنجیره‌ای دیکتاتور ها در راه است..
نمایش عکس در اندازه واقعی
نهال نیوز: این روزها به دنبال اتفاقات و رخدادهایی که در کشور تونس به وقوع پیوسته و منجر به سرنگونی حکومت دیکتاتوری «بن علی» شده است بازار تحلیل ها و تفسیرها پیرامون این موضوع بطور جداگانه و همچنین در افق منطقه ای داغ است و هریک از رسانه ها و ناظران سیاسی از منظر و زاویه ای بدان پرداخته و ارزیابی هایی ارائه می دهند. این نوشته در پی آن نیست که به تحولات داخلی این کشور بپردازد و یا از دریچه امنیت منطقه ای موضوع را مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. آنچه که محرز و مشخص بوده این است که از نوامبر 1987 تا 15 ژانویه 2011 که با اعتراضات مردمی، رئیس جمهور دیکتاتور تونس به عربستان گریخت مردم در این کشور اسلامی با شرایط سخت و اختناق آمیزی روبرو بوده اند و حکومت «بن علی» در تمام ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با الگو گرفتن از کشورهای غربی- بویژه فرانسه- به طرد مذهب و دین بخصوص آیین اسلام و سرکوب جنبش ها و نهضت های اسلام گرا متمرکز بوده است. البته این روند در سه دهه قبل از «بن علی» نیز استمرار داشته است بطوری که حتی در 55 سال گذشته (از 1956 تا 2011) و در طول دوران حکومت های استبدادی« حبیب بورقیبه» و «بن علی» اجازه پخش هیچ برنامه دینی از جمله نماز و اذان داده نمی شد.
 اما نکته قابل تامل این است که پس از انتفاضه مردم تونس علیه حکومت دیکتاتوری و سیاست های ضد اسلامی «بن علی» که منجر به سرنگونی آن شد شماری از کشورهای منطقه همچون مصر، اردن، یمن، عربستان و لیبی و... به اضطراب و تشویش خاطر افتادند؛ چرا که حاکمان آنها همچنانکه بسیاری از تحلیلگران جهان عرب اعتقاد دارند دریافته اند که احتمال تکرار تجربه تونس در کشورشان وجود دارد.
از باب نمونه می توان به تشکیل جلسه اضطراری در مصر اشاره کرد که رژیم کمپ دیویدی حسنی مبارک بخاطر وحشت از تکرار حادثه تونس ناگزیر دست به این اقدام زد.
جالب است که هزاران مصری با برپایی تجمعات و تظاهرات گسترده در خیابان ها شعار انقلاب، انقلاب سردادند و فریاد برآوردند که: امروز در تونس و به زودی در مصر.
از همین روی؛ خبرگزاری رویترز پس از فروپاشی حکومت «بن علی» در تونس طی تحلیلی تصریح می کند که انقلاب تونس زنگ خطر را برای حکام عرب به صدا درآورده است.
این تحلیل در تشبیهی اضافه می نماید تونس به مثابه شهر «گدانسک» جهان عرب محسوب می شود؛ شهری در لهستان که زنگ تغییر از آن آغاز شد و کشورهای کمونیستی شرق اروپا را یکی پس از دیگری فرا گرفت.
نکته دیگری که در راستای انتفاضه مردمی تونس باید بدان اشاره کرد موج بیداری افکار عمومی منطقه است. اکثریت مردم منطقه خاورمیانه بر این اعتقاد و باور هستند که تحولات تونس در بسیاری از کشورهای عربی نیز تکرار خواهد شد. پایگاه خبری «النسیج» در این نظرسنجی اعلام می کند که 80 درصد از مردم در خاورمیانه اسلامی به سرنگونی حاکمان در کشورشان خوشبین هستند.
بدیهی است که علت اعتراض شدید افکار عمومی به حکومت های عربی همچون تونس، مصر، اردن، عربستان و... به فقدان مردم سالاری دینی و شیوه دیکتاتورمآبانه آنها برمی گردد. مضافا که این حکومت ها به لحاظ سیاسی وابستگی خارجی در آنها موج می زند و به لحاظ اقتصادی و مالی تنها متکی به نفت هستند.
بنابراین آسیب پذیری این کشورها که فاقد پایگاه مردمی هستند و تنها خصوصیت و ویژگی «اسلامی بودن» را یدک می کشند اما آموزه های دینی و اسلامی را از صحنه اجتماع و حکومت حذف کرده اند بسیار شدید است و در مواجهه با تنش ها و چالش ها به فوریت می شکنند و فرو می پاشند.
آنچه که این نوشته در پی آن است تا با توضیحات بالا، تصویری از واقعیت موجود را ترسیم نموده و ریشه و علت العلل مشکلات حکومت های مورد اشاره را بیان کند این است که «ساختار حکومتی» مهمترین پاشنه آشیل آنهاست.
اکنون که مردم تونس توانسته اند به حکومت دیکتاتوری کشورشان خاتمه دهند و شواهد و قراین منطقه حاکی از آن است که در آینده ای نه چندان دور این انگیزه طرد حکومت های فاسد و دیکتاتوری به خیزش و خروش آحاد مردم منطقه منجر خواهد شد آنچه باید در میان ملت ها بسط یابد تبیین الگوی حکومتی کارآمد و بومی شده منطقه ای است.
در این میان سؤالی که پیش می آید این است که کدام الگوی حکومتی از شاخصه ها و مبانی و مولفه هایی برخوردار است که می تواند در برابر استبداد و استعمار تاب مقاومت داشته باشد؟ بدون تردید بهترین راه نگاه به سابقه و مدل حکومتی کشورهای منطقه است. تجربه دهه های اخیر در منطقه ثابت می کند الگوی حکومتی جمهوری اسلامی باید مورد عبرت و مداقه ملت ها و کشورها قرار بگیرد.
این ادعا متکی به دلایل متقن و غیرقابل خدشه ای است که اثبات می کند جمهوری اسلامی بر پایه دو رکن رکین جمهوریت و اسلامیت طرحی نو درانداخته و مبتکرانه و مقتدرانه توانسته است الگوی «مردم سالاری دینی» را در سه دهه گذشته به صحنه حکومت و اجتماع بیاورد و علی رغم تمام کارشکنی ها و دشمنی ها به تعبیر مجله آمریکایی «فوربس» براندازی نظام جمهوری اسلامی به رویایی تعبیرنشدنی تبدیل شده است.
آیا برای کارآمدی یک الگوی حکومتی کارآمد و بومی شده و براساس موازین اسلامی همین بس نیست که دشمنان نشان دار نظام ناگزیر زبان به اعتراف می گشایند که ایران خار چشم آمریکا در جای جای خاورمیانه و سد راه چپاولگری ها و افزون خواهی های آنها است.
واشنگتن پست صریحاً با اشاره به اقتدار و توانمندی ایران می نویسد: «خاورمیانه دیگر حیاط خلوت آمریکا نیست».
«بوستون گلوب» عجزآلود تأکید می کند که زمان رهبری ایران در منطقه فرا رسیده است.
حتی مقامات اطلاعاتی و امنیتی غرب بر اقتدار و قدرت ایران که توانسته در تمامی سه دهه گذشته در رویارویی با گزینه های نظامی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... دشمنان مقاومت نماید و به مسیر بالندگی و تعالی مادی و معنوی خود ادامه دهد اقرار می نمایند.
شخصیتی مثل «رابرت بائر» که خود نزدیک به سه دهه از اعضای برجستهCIA بوده و بر منطقه خاورمیانه تمرکز و اهتمام داشته است اقرار می کند این ایران است که قادر بوده به برتری غربی ها در منطقه خاورمیانه پایان دهد.
یا همین چندی پیش بود که نوام چامسکی کارشناس و استراتژیست برجسته آمریکایی اعتراف کرد؛ آمریکا دیگر نمی تواند خواسته های خود را به ایران تحمیل کند.
طرفه آنکه حتی در حوزه «جنگ نرم» که امروزه شیوه غالب و شیوع یافته دشمنان علیه ایران اسلامی است دشمنان ناکام بوده اند. اجازه بدهید باز هم به قول خودشان استناد نمایم و گفته ای یا تحلیلی از خود به میان نیاورم.
«فلینت من لوورت» مدیر پروژه ایران در بنیاد نوین آمریکا به همراه «هیلاری من لوورت» در مقاله ای مشترک در هافینگتون پست با صراحت می نویسد: «قدرت نرم ایران، سدی در برابر آمریکا است».
این مقاله که پس از سفر رئیس جمهور کشورمان به لبنان به نگارش درآمده است با این توضیح که «قدرت نرم در سیاست خارجی از اهمیت بالایی برخوردار است و به معنای قانع کردن دیگران است تا آنها آنچه را می خواهید بخواهند»، خاطرنشان می نماید: «ما تصور نمی کنیم هیچ یک از مسئولان و رهبران غربی یا عربی بتوانند مسیر فرودگاه بیروت تا کاخ ریاست جمهوری لبنان را در خودرو سرباز طی کنند و در طول این مسیر برای ده ها هزار استقبال کننده از مردم لبنان دست تکان دهند و به ابراز احساسات آنان پاسخ گویند...»
این نوشته بیش از آن مجال بسط پیدا کردن ندارد و آنچه مورد استناد قرار گرفت تنها اندکی از بسیارها است. کشورهای عربی وابسته به قدرت های استعماری که به تعبیر روزنامه عرب زبان تشرین «مشکل آنها این است که به آمریکا تکیه می کنند» با استبداد و دیکتاتوری نمی توانند ادامه مسیر دهند.
در حالی که در سوی مقابل؛ اقتدار جمهوری اسلامی برآمده از مدل حکومتی مردم سالاری دینی بوده است. مدلی که تمامی پیشرفت های ایران اسلامی در 32 سال گذشته در گرو آن بوده است و تأمین اقتدار منطقه ای با بسط این الگوی حکومتی در سراسر منطقه و جهان اسلام میسر خواهد بود.
 کیهان


No comments:

Post a Comment

ماه خردا در فرهنگ سنتی ایران

خردادگان جشن پاسداشت آب و گیاه و آبادانی                                        گرامی باد .... ایرج ادیب زاده: به فرخندگی هم نامی روز و ماه ...